tezro

tezro

tezro

tezro

tezro

طبقه بندی موضوعی

۶۷۱ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

ابزار نظر سنجی

ali rezaei | پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۴ ب.ظ
پادشاهی پس از این که بیمار شد گفت:













  • ali rezaei

ابزار نظر سنجی

ali rezaei | پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۴ ب.ظ

کشاورزی افریقایی در مزرعه اش زندگی خوب و خوشی را با همسر و فرزندانش داشت. یک روز شنید که در بخشی از افریقا معادن الماسی کشف شده اند و مردمی که به آنجا رفته اند ، با کشف الماس به ثروتی افسانه ای دست یافته اند.
او که از شنیدن این خبر هیجان زده شده بود، تصمیم گرفت برای کشف معدنی الماس به آنجا برود. بنابر این زن و فرزندانش را به دوستی سپرد و مزرعه اش را به زارعی دیگر فروخت و عازم سفر شد.
او به مدت ده سال افریقا را زیر پا می گذارد و عاقبت به دنبال بی پولی، تنهایی و یاس و نومیدی خود را در اقیانوس غرق می کند.

اما زارع جدیدی که مزرعه او را خریده بود، روزی در کنار رودخانه ای که از وسط مزرعه می گذشت، چشمش به تکه سنگی افتاد که درخشش عجیبی داشت. او سنگ را برداشت و به نزد جواهر سازی برد. مرد جواهر ساز با دیدن سنگ گفت که آن سنگ الماسی است که نمی توان قیمتی بر آن نهاد.
مرد زارع به محلی که سنگ را پیدا کرده بود رفت و متوجه شد سرتاسر مزرعه پر از سنگهای الماسی است که برای درخشیدن نیاز به تراش و صیقل داشتند.
مرد زارع پیشین بدون آنکه زیر پای خود را نگاه کند ، برای کشف الماس تمام افریقا را زیر پا گذاشته بود، حال آنکه در معدنی از الماس زندگی می کرد!


در وجود هر یک از ما معدنی از الماس وجود دارد که نیاز به صیقل دارد؛ معمولا آنچه که می خواهیم، هر آنچه آرزوی رسیدن به آن را داریم و بالاخره تحقق همه آرزوهایمان در اطرافمان قرار دارد، اما افسوس که متوجه آن نمی شویم. در حالی که می بایست آستین ها را بالا زد و با برنامه ریزی و تلاش و کوشش صحیح الماس وجودیمان را جلا ببخشیم.

  • ali rezaei

ابزار نظر سنجی

ali rezaei | پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۴ ب.ظ
در آمریکا، آرایشگری زندگی می کرد که سالها بچه دار نمی شد. او نذر کرد که اگر بچه دار شود، تا یک ماه سر همه مشتریان را به رایگان اصلاح کند. بالاخره خدا خواست و او بچه دار شد!
  • ali rezaei

ابزار نظر سنجی

ali rezaei | پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۴ ب.ظ







یک پرستار کنار چاه ایستاد و با او گریه کرد.




  • ali rezaei

ابزار نظر سنجی

ali rezaei | پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۳ ب.ظ
در یونان باستان، سقراط به دانش زیادش مشهور و احترامی والا داشت. روزی یکی از آشنایانش، فیلسوف بزرگ را دید و گفت: سقراط، آیا می دانی من چه چیزی درباره دوستت شنیدم؟آشنای سقراط جواب داد : نه، برعکس...
  • ali rezaei

ابزار نظر سنجی

ali rezaei | پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۳ ب.ظ
در شهر "میانه" نوجوانی باهوش تمام کتابهای استادش را آموخته و چشم بسته آن ها را برای دیگر شاگردان می خواند.









  • ali rezaei

ابزار نظر سنجی

ali rezaei | پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۳ ب.ظ
سهروردی را گفتند تا به کی از ایران سخن گویی؟ گفت تا آن زمان که زنده ام. گفتند این بیماری است چون ایران دختره باکره ای نیست برای تو، و گنج سلطانی هم برای بی چیزی همانند تو نخواهد بود.



شهاب الدین سهروردی کیست؟




اما سخن گفتن‌های بی پرده و بی احتیاط بودن وی در بیان معتقدات باطنی در برابر همگان، و زیرکی و هوشمندی فراوان وی که سبب آن می‌شد که با هر کس بحث کند، بر وی پیروز شود، و نیز استادی وی در فلسفه و تصوف، از عواملی بود که دشمنان فراوانی مخصوصا از میان علمای قشری برای سهروردی فراهم آورد.






  • ali rezaei

ابزار نظر سنجی

ali rezaei | پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۳ ب.ظ
هنگامی که استیو جابز در ۲۳ سالگی به شما یک اتومبیل پورشه جایزه بدهد، شما می دانید که سرنوشت، زندگی بزرگی را برای تان رقم زده است. خب، این اتفاقی است که در گذشته برای Craig Elliott موسس و مدیرعامل Pertino اتفاق افتاده است. یک استارت آپ فعال که به تازگی می خواهد سر از لاک در آورده و کار خود را علنی سازد.و این می توانست پایان داستان الیوت باشد، اگر دیگر سرمایه گذار و موسس Pertino به سراغ وی نیامده بود. Scott Hankins و الیوت اکنون مشغول تولید ربات هایی برای ناسا هستند.
  • ali rezaei

ابزار نظر سنجی

ali rezaei | پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۳ ب.ظ
ماجرا از یک پیشنهاد هوس‌انگیز شروع می‌شود. از خرید یک بلیت ارزان قیمت، که می توانند با آن شانس شان را محک بزنند؛ شانسی که شاید خودشان هم چندان باورش ندارند اما یکی از شب های اعلام نتایج، شانس سراغشان می آید و زندگی شان را زیر و رو می کند. برنده‌های بخت‌آزمایی، یک‌شبه به ثروتی می‌رسند که فکرش را هم نمی‌کرده‌اند ولی خیلی زودتر از آنکه بتوانند لذت واقعی این پول را درک کنند، یک توفان به‌جان زندگی‌شان می‌افتد و نابودشان می‌کند. خیلی‌ها فکر می‌کنند، شهرت یا به‌قول خودمان زخم چشم دیگران است که برندگان را به این روز می‌نشاند اما اگر نگاهی به‌سرگذشت آنها بیندازید، می‌بینید که هیچ کدامشان نتوانسته‌اند آنطور که باید از پولی که باد برایشان آورده بهره ببرند و قدرش را بدانند و به همین دلیل خیلی زود به بن‌بست رسیده‌اند. به همین بهانه، نگاهی به زندگی بزرگ‌ترین برندگان بخت‌آزمایی جهان انداختیم تا دلایل شکست‌شان را بشناسیم و از اشتباهات‌شان درس بگیریم.



شاگرد راننده کامیونی که بردش پایان زندگی‌اش بود




برنده  9 میلیون یورویی که آشغال‌جمع‌کن شد




زنی که ثروتش او را به بیمارستان روانی فرستاد




برنده 16 ساله‌ای که در 6 سال همه زندگی‌اش را از دست داد




مرد 55 ساله‌ای که بخت‌آزمایی پایان خوشبختی‌اش بود




رفتگری که یک‌شبه میلیونر شد

«میکایی کارول»، رفتگری که شانس پیروزی در بخت‌آزمایی را داشت، تنها بعد از چند سال به‌دلیل مهمانی‌های پرخرج و فساد، همه ثروتش را از دست داد. او که یک جوان 26 ساله بود، 7/9 میلیون یورو در یک بخت‌آزمایی در سال 2002 برنده شد و تنها بعد از چند سال، آرزو کرد که کاش بتواند دوباره به شغل قبلی‌اش رفتگری گردد. در روزهای اول برنده شدنش، کارول، پول زیادی را صرف دادن هدیه‌های گران‌قیمت به خانواده و دوستانش کرد اما ظرف مدت کوتاهی، تمام پول او برای مصارفی خرج شد که نمی‌توان به گفتن آنها افتخار کرد. کوکایین، مهمانی‌های پرزرق وبرق، ماشین‌های گران‌قیمت و فساد مواردی بودند که کارول پولش را به‌خاطرشان از دست داد. تنها یک‌سال بعد از پیروزی‌اش، او هر روز 2هزار یورو کوکایین مصرف می‌کرد و این تنها یکی از رفتارهایی است که او را نه‌تنها به سمت فقر هل می‌داد بلکه از او یک چهره منفور اجتماعی هم ساخته بود. او حتی یک میلیون یورو صرف خرید سگ‌ها و اسب‌ها کرد و یک میلیون یورو هم به تیم فوتبال مورد علاقه‌اش هدیه کرد. تنها چند سال بعد از یک‌شبه ثروتمند شدنش، کارول مجبور شد با هفته‌ای 42 یورو بیمه بیکاری‌اش زندگی کند و جالب اینجا بود که او می‌گفت، زندگی با هفته‌ای2 یورو خیلی آسان‌تر از زندگی میلیونی است.


خودکشی پایان برنده 31 میلیون دلاری بود

«بیلی باب هرل»، توانست برنده خوش‌شانس 31 میلیون دلار باشد اما این ثروت برای او خوشبختی و موفقیت به همراه نداشت. بیلی یک مرد مذهبی بود که گمان می‌کرد ثروت بی‌کرانش می‌تواند مشکلاتی که دغدغه‌اش بودند را حل کند. اما ظرف مدت کوتاهی نه تنها پول‌هایش را از دست داد بلکه همسرش هم او را ترک کرد و در نهایت با خودکشی به زندگی‌اش پایان داد. در آغاز این پیروزی، همه چیز برای بیلی باب خوب پیش می‌رفت؛ یک زندگی رؤیایی که با خریدن یک مزرعه، 6 خانه دیگر و چند ماشین جدید او را به یکی از خوشبخت‌ترین مردهای جهان بدل کرده‌بود. اما مانند بسیاری دیگر از برندگان، او هم به‌خاطر ناتوانی‌اش در «نه» گفتن، همه زندگی‌اش را از دست داد. او مرد سخاوتمندی بود و سخاوت بیش از حدش، باعث شد چیزی از این ثروت برایش باقی نماند. بیلی که زندگی خانوادگی‌اش از هم پاشیده بود، خیلی سریع‌تر از آنچه تصورش را کند، سقوط کرد و درنهایت با شلیک کردن به مغزش به زندگی خود پایان داد.


  • ali rezaei

ابزار نظر سنجی

ali rezaei | پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۳ ب.ظ
شهسواری به دوستش گفت: بیا به کوهی که خدا آنجا زندگی می کند برویم. می خواهم ثابت کنم که او فقط بلد است به ما دستور بدهد، و هیچ کاری برای خلاص کردن ما از زیر بار مشقات نمی کند!
  • ali rezaei