tezro

tezro

tezro

tezro

tezro

طبقه بندی موضوعی

ابزار نظر سنجی

ali rezaei | پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۲ ب.ظ

یه بنده خدا نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش 

مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت
طرف یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعد
مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه
اون مرد گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر
مرگ قبول کرد و اون مرد رفت شربت بیاره
توی شربت 2 تا قرص خواب خیلی قوی ریخت
مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت
مرد وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد و نوشت آخر لیست و منتظر شد تا مرگ بیدار شه
مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت!
به خاطر این محبتت منم بی خیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن می کنم!

نتیجه اخلاقی: در همه حال منصفانه رفتار کنیم و بی جهت تلاش مذبوحانه نکنیم!

  • ali rezaei

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی